من اينجا بس دلم تنگ است . . .
سقف اينجا بلند است. كسي به كسي كار ندارد. يك سالن كم نور؛ عريض و طويل؛ پر از ميز و صندلي بي ميهمان. لامپ هاي مهتابي به موازات هم بر سقف پر شيار سالن، لحظه ها را براي ات تلخ تر مي كند. دلتنگ كه شوي پنجره اي نيست كه گشوده شود و باد بوي كسان ات بياورد. كامپيوتر نفتي و هندلي پيش رويت نشسته و همدم اين سكوت و تنهايي ات شده است......... اينجا تبعيد گاه صد سالگي است!!!!!!!