سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چشم ما روشن!

چهارشنبه 87/5/23 4:10 عصر| | نظر

بعد از مدت ها این درو آن در زدن و آقای وزیر پیش ما بیایید گفتن ها، بالاخره امروز مهندس نوذری رنج 4 طبقه بدون آسانسور بالا آمدن را به خود هموار و چشم ما را روشن کردند. شاید روز خبرنگار و خلاء حضور مجموعه خبری روابط عمومی وزارت نفت بهانه ای شد تا این وصل زودتر ممکن شد و هنگامی که بار دیگر از آقای وزیر دعوت کردیم تا از نزدیک با بچه ها دیدار کند، تنور داغ بود و چسبید.

اینکه در چند سال گذشته با تغییر وزیران نفت تا امروز وزیری به شانا نیامده بود را باید مدیون برخی تغییرات و دیدگاه هایی دانست که دو سالی نفس این مجموعه را گرفته بود. شانا در این مدت مثل طفل یتیمی بوده که یک بار در لبه تیغ حذف قرار گرفت چون آقای رئیس به این مجموعه باوری نداشت و یک بار زیر تیغ سانسور قرار گرفت چون رئیس بعدی 6 ماهی مطالعه لازم داشت تا به این نتیجه برسد شانایی وجود داشته باشد یا نه و بعد هم با سیاست تک محوری و غرق شدن در انبوه امور تصدی گری، دیگر فرصتی برای پرداختن به این مجموعه نداشت و خوب! چه بهتر که این مجموعه به گونه ای عمل می کرد که موی دماغ نباشد. حالا هم که مدیریت جدیدی راهبری شانا را در دست گرفته باید دید می تواند این بخش از اداره کل روابط عمومی وزارت نفت را در سایه امکانات وسیع این وزارتخانه در داخل و خارج از مجموعه نفتی ها تقویت کند یا به طی روال عادی آن اکتفا می شود.

 

آقای وزیر امروز با خوش لباسی همیشگی اش در چارچوب در ورودی شانا قرار گرفت و با گفتار صمیمانه اش با مجموعه کارکنان ساختمان بهار که مهمان شانا بودند، بی تکلفی اش را نشان داد. من نوذری را انسان شریفی شناخته ام که اگر حال خوبی داشته باشد همه را از انرژی مثبت حضورش بهره مند می کند چنانچه خود نیز بر اهمیت ایجاد انرژی مثبت و نقش موثر آن در شکل گیری محیط و انسان ها تاکید کرد. امروز هم نوذری مانند زمان های دیگری که حضوری غیر رسمی در جایی دارد، نشان داد که حواسش به همه چیز هست حتی تعارف بی موقع لیوانی شربت یا اخطار به قطع بی موقع کلام یک فرد.

نوذری قصد داشت امروز بیشتر بماند تا ما هم مجالی برای گفتن داشته باشیم اما هیئت دولت به حد نصاب نرسید و فرا خوانده شد. اما وقتی می رفت به همه توصیه کرد تا قدر همدیگر را بدانند. آقای وزیر قدر ما را هم بدانید...